کد مطلب:298600
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:167
بازگردیم به اصل بحث
باز در مورد فاطمه (ع) و توجه او به كارخانه و كمك به شوهر نوشته اند: روزی رسول خدا (ص) و مسلمانان در مسجد به انتظار آمدن بلال نشسته بودند كه بیاید و اذان بگوید، و برخلاف انتظار بلال آن روز دیر آمد و چون پیغمبر خدا (ص) علت دیر آمدن بلال را پرسید در جواب عرض كرد: من از در خانه ی فاطمه عبور كردم دیدم مشغول دستاس آسیاست و فرزندش حسن را در كنار دستاس گذارده و گریه می كرد، من برای كمك به پیش او رفته و گفتم: ای دختر رسول خدا هر كدام یك برای تو راحت تر است آن را به عهده گیر و كار دیگر را به من واگذار، یا بچه ات را نگهدارم یا دستاس را بگردانم؟ فاطمه گفت: من نسبت به نگهداری بچه ام مهربانترم، و از این رو من دستاس را از او گرفته و مشغول آسیا كردن شدم! و همین سبب دیر آمدن من شد! رسول خدا (ص) به او فرمود:
«رحمتها رحمك الله»
(خدایت رحمت كند كه به او رحم كردی [1] ).
و حدیث دیگری كه ابونعیم (یكی از محدثین اهل سنت) در حلیه الاولیاء از زهری نقل كرده گوید:
«لقد طحنت فاطمه بنت رسول الله (ص) حتی مجلت یداها و رئی اثر قطب الرحی فی یدها» [2] .
(براستی فاطمه دختر پیغمبر خدا (ص) آن قدر دستاس كرد كه دستانش تاول زد و دسته ی دستاس در دست وی اثر گذارد.)
و در حدیث مرحوم كلینی (ره) نقل شده است كه امام صادق (ع) فرمود:
«كان امیرالمومنین (ع) یحتطب و یستقی و یكنس، و كانت فاطمه (ع) تطحن و تعجن و تخبز».
(وضع خانه ی علی (ع) این گونه بود، كه امیرالمومنین هیزم فراهم می كرد و آب می كشید و خانه را نظافت می كرد، و فاطمه (ع) آرد می كرد و آن را خمیر كرده و نان می پخت. [3] ).
[1] مسند احمد بن حنبل، ج 3، ص 150؛ بحارالانوار، ج 43، ص 76؛ و پس از اين نيز حديثي در اين باره در باب شوهرداري فاطمه (ع) خواهد آمد.
[2] حليه الاوليا، ج 2، ص 41.
[3] بحارالانوار، ج 43، ص 151.